وجود خدا...!
مردی برای اصلاح به آرایشگاه رفت و دربین كار گفت وگوی جالبی بین آرایشگرو مشتری در مورد خدا صورت گرفت...
آرایشگر گفت:
من باور نمیكنم كه خدا وجود داشته باشد.
مشتری پرسید:
چرا؟
آرایشگر گفت:
كافیست به خیابان بروی و ببینی، مگر میشود با وجود خدایی مهربان این همه مریضی و درد و رنج وجود داشته باشد؟
مشتری چیزی نگفت:
از مغازه بیرون آمد. مردی را در خیابان دید با موهای ژولیده و كثیف. با سرعت به آرایشگاه برگشت و به آرایشگر گفت: میدانی! به نظر من آرایشگرها وجود ندارند
آرایشگر با تعجّب گفت:
چرا این حرف را میزنی. من اینجا هستم و همین الآن موهای تو را مرتّب كردم.
مشتری با اعتراض گفت:
پس چرا كسانی مثل آن مرد، بیرون از آرایشگاه وجود دارند؟
آرایشگر پاسخ داد:
آرایشگرها وجود دارند، فقط مردم به او مراجعه نمیكنند.
مشتری گفت:
دقیقاً همینطور است؛ خدا وجود دارد، فقط مردم به او مراجعه نمیكنند. برای همین است كه این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد..
منبع مطلب: http://www.ehsan76.mihanblog.com
:: بازدید از این مطلب : 638
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0